ژاندارمری استان مرکزی، از نهادهای نظامی - انتظامی در حوزۀ استحفاظی روستاها، راهها و همۀ مناطق غیرشهری با هدف کنترل و مراقبت از مرزها.
پیشینه: دولت ایران برای نخستینبار در ۱۲۷۵ ق / 1237 ش بهوسیله نامۀ ناپلئون سوم به ناصرالدین شاه قاجار (سل:۱۲۶۴ - 1313 ق) با سازمانی به نام ژاندارمری آشنا شد (مجربی و مرادخانی، ص ۱۱۳)؛ بدینترتیب در دورۀ ناصری، همزمان با مجلس دوم مشروطه در ۱۲۸۹ ش، ژاندارمری نوین ایران در قالب «ژاندارمری خزانه» و «ژاندارمری دولتی» بهمنظور تشکیل نیرویی نظامی - امنیتی داخلی، زیرنظر افسران سوئدی به سرپرستی هارالد یالمارسون، و تدوین نظامنامه تأسیس شد (همانجا). داشتن خصایل عالی اخلاقی، اصالت خانوادگی، وطن پرست، درستکاری، بنیه قوی و تحصیلات کافی از شرایط اساسی ورود به این تشکیلات بود (افسر، ص ۵۴ و ۷۵).
ساختار آن براساس «نظامنامه» رسمی ژاندارمری (مصوب ۱۲۹۱ش) متشکل از یک ادارۀ مرکزی و چند ادارۀ محلی بود که در «ایالات و ولایات» مستقر بودند و دستههایی از افراد را در قالب هنگ (فوج) و گردان به شهرستانها، بخشها و راهها گسیل میکردند (بسطامی، بش؛ گودرزی و جهانتاب، ص ۲۹) و وظایف آن طبق همان نظامنامه عبارت بود از حفظ امنیت خارج از شهرها و راههای بازرگانی، جلوگیری از بینظمیها و اغتشاشها و سرکوبی اشرار و راهزنان (بسطامی، بش).
ژاندارمری اراک: راهاندازی هنگ (فوج) ژاندارمری اراک به ۱۳۳۱ ق / 1291 ش و زمان حکومت ابوالحسنخان اردلان ملقب به فخرالملک، حاکم عراق، باز میگردد که بهدست ابوالقاسم لاهوتی، رئیس گروهان ژاندارمری قم، بهمنظور سرکوب حملۀ طوایف لر تأسیس شد (نیکفام، بش)؛ سپس، سرتیپ عبدالعلی اعتمادمقدم رئیس گردان ژاندارمری اراک شد و تا کودتا در آن سمت بود پیشازآن، شهر اراک* هنگ مستقل نداشت و زیرنظر فوج قم و تهران اداره میشد («مردی با ... »، بش).
فعالیت ژاندارمری بیش از یازده سال طول نکشید و پس از کودتای نظامی رضاشاه بر ضد حکومت قاجار در ۳ اسفند ۱۲۹۹و تأسیس حکومت پهلوی منحل شد (بسطامی، بش) و از ۱۳۰۱ تا ۱۳۲۰ش (پایان حکومت پهلوی اول) به نام ادارۀ امنیه زیرنظر وزارت جنگ فعالیت کرد (خزایی، بش).
در دورۀ پهلوی دوم (سل:۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ ش)، این هنگ به استعداد یک گروهان در میدان اَرگ شهر اراک مستقر و متشکل از ستاد گروهان، پاسگاه مرکزی و نظام وظیفه بود (کاوه، اسفندیاری) و ساختار سازمانی گروهان متشکل از: فرمانده گروهان؛ جانشین گروهان؛ مسئول اداری؛ درجهداری پشتیبانی؛ مخابرات مستقل با بیسیمهای اف.ام و ای.ام؛ درجهدار بهداری؛ و فرماندهی قرارگاه تأمین پاسدار بود (حرآبادی، قهقایی).
وظایف ستاد گروهان نظارت بر عملکرد پاسگاهها، تأمین نیازهای آنان، پرداخت حقوق ماهانه کارکنان، برقراری ارتباط بین پاسگاهها، حفظ امنیت حاشیۀ شهرها و رسیدگی به دادخواست روستاییان و شرکت در شورای تأمین شهرستان بود (همان دو).
از جمله پاسگاههای زیرفرماندهی گروهان هنگ ژاندارمری اراک میتوان از پاسگاههای مرکز (مستقر در ستاد گروهان)، پاسگاههای خمین، شازند، راهجرد، کمیجان، توره، ده نو، جاورسیان، لکان، گیلی، چارچریک و توان دشت نام برد (همان دو).
اهم وظایف این پاسگاهها عبارت بود از: برقراری نظم و امنیت در حوزۀ مأموریت خود؛ حفظ حدود و ثغور؛ برقراری امنیت راهها؛ نظارت بر اماکن تاریخی و حفاظت از آن؛ ضابط دادگستری، رسیدگی به اختلافات و تشکیل پرونده قضایی و ارسال به دادگستری در مقام نمایندۀ حوزۀ نظاموظیفه (همان دو)؛ و در ادامه، دریافت فهرست اسامی فرزندان ذکور از ثبت احوال که زمان اعزام آنها به خدمت سربازی فرارسیده بود؛ معرفی به مراکز پزشکی؛ و انجام مراحل کفالت؛ از وظایف دایرۀ وظیفه عمومی در اراک بود (همان دو). افرادی که خدمت سربازی را گذرانده بودند تا پنجاه سالگی زیر پرچم بودند و در صورت نیاز، دوباره، اعزام میشدند. این قسمت از نظر اداری مستقل و زیر نظر مرکز بود و از نظر انضباطی و تأمین نیرو، حفاظت و پشتیبانی زیرنظر گروهان اداره میشدند (ملول، بش).
فرماندهی پلیسراه ژاندارمری که در ساختمانی نزدیک بیمارستان ولیعصر(عج) و ادارۀ راهوترابری شهرستان اراک مستقر بود، از نظر شرح وظایف زیرنظر مرکز اداره میشد. تأمین نیرو و پشتیبانی از افرادی که پیشازاین دورۀ راهنمایی و رانندگی را آموخته بودند به عهدۀگروهان بود (همو)؛ همچنین، تأمین امنیت جادهها از نظر تردد و ترافیک، رسیدگی به تصادفات و باز کردن مسیر، انتقال وسایل آسیبدیده به مکان معیّن و نیز، کنترل وسایل نقلیه از جمله وظایف پلیس راه بود (همو). از جمله پلیسراههای فعال در آن زمان میتوان به پلیسراه اراک و توره اشاره کرد که آخرین فرمانده آن سرهنگ حسین رضایی بود (رضایی).
ژاندارمری تا دهههای متمادی ابزار اصلی دولت برای نظارت در روستاها بود و بیش از دوهزار پاسگاه ژاندارمری در روستاها و تقاطع جادههای روستایی داشت؛ همچنین، در زمان حکومت پهلوی دوم (1320 -1357 ش) مجری اصلی اصلاحات ارضی به شمار میرفت (هاشمی، بش).
ژاندارمری اراک در دوران انقلاب اسلامی: پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، با وساطت حجتالاسلام سید مجتبی میرجعفری* (1309 - 1369 ش) و دیگر علما و معتمدان شهر اراک، شهربانی* و ژاندارمری بدون درگیری به انقلابیون پیوستند و سروان کاظم محبی، فرمانده ژاندارمری اراک، با تحویل اسلحه خود تسلیم شد (رضایی). در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷، در پی دستور امام خمینی (ره)*، بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر کنونی انقلاب، مبنی بر تشکیل کمیتۀ انقلاب اسلامی در سراسر کشور؛ در اراک بهواسطه وجود کمیتههای مردمی که در جریان فعالیتهای انقلابی شکل گرفته و سازماندهی شده بود، کمیتۀ انقلاب اسلامی اراک* تشکیل شد و کمیتۀ ژاندارمری به دستور حجتالاسلام سید مجتبی میرجعفری به حاج عبدالله رحمتی و گروهش، از اهالی روستای داوودآباد (از توابع شهرستان اراک) واگذار شد که طباطبایی، نیکنژاد، ولدخانی و متولی از جمله این افراد بودند (رحمتی، داودآبادی)؛ بدینترتیب، حدود یکصد تن از نیروهای کمیته در ژاندارمری مستقر و در دو نوبت به کار مشغول شدند و حفاظت از برق انجیرک در جادۀ خمین، سیلوهای گندم، پلهای منتهی به مسیر تهران، پلیس راه، مراکز حساس بیرون از شهر و نظارت بر عملکرد پاسگاهها را به عهده گرفتند (رحمتی، داودآبادی)
در ادامه، بهسبب دگرگونیهای سیاسی در بسیاری از ساختارهای اداری کشور و وجود ناامنیهای متعاقب آن، ژاندارمری و شهربانی زیرنظر شورای امنیت کشور و شوراهای تأمین استان حفظ امنیت شهرها را بر عهده گرفتند (خزایی، بش)
در اوایل سال ۱۳۵۸، سروان علیاصغر ناصحیپور، از نیروهای انقلابی شهربانی اراک، با تأیید روحانیت و معتمدان شهر اراک به ژاندارمری منتقل و به فرماندهی گروهان آن منصوب شد و در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۸، هنگام اجرای مأموریت در روستای مالکآباد (از توابع شهرستان اراک)، در درگیری با افراد مسلّح با اصابت گلوله به شهادت زسید (روز شمار ... ، جلد ۱، ص ۵۴). سه ماه بعد، سرگرد علی اقبالی از طریق هنگ شهرستان قم، فرماندهی گروهان ژاندارمری اراک را به عهده گرفت. در آن زمان همۀ امور ژاندارمری را کمیتهای مستقر انجام میداد که حمایت از پاسگاههای تابعه را نیز بر عهده داشت. ازجمله مأموریتهای آنان میتوان به جمعآوری مواد مخدر، رسیدگی به قتل در روستاهای جاورسیان و بازنه، کشف شمار زیادی اسلحه از ماشینی یخچالدار در مسیر جادۀ اراک - قم در پاسگاه ابراهیمآباد اشاره کرد (رحمتی، داودآبادی)
با آغاز بحرانهای داخلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ژاندارمری بخشی از وظیفۀ مقابله با گروههای تجزیهطلب و ضدانقلاب؛ بهویژه، در کردستان و آذربایجان غربی، را به عهده گرفت (رنجبر، ص ۸۳ و ۸۵)؛ بهطوریکه پس از شروع واقعۀ کردستان تا آغاز جنگ تحمیلی، نخستین نیروی درگیر در مقابل ارتش عراق بود که با تکیه بر نوآوری و اقدامات ابتکاری در ساختار سازمانی ازجمله ایجاد قرارگاه اروند، تقویت و گسترش گردانهای مرزی و نیز، یگانهای رزمی غیرسازمانی مجهز به سلاحهای سنگینتر گستره وسیعی مرزی خوزستان، کردستان، آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه با نیروهای ارتش عراق نبرد کرد که پیشازآن بهجز پاسگاههای مرزی نیرو و ابزاری برای رویارویی با تجاوزهای مرزی نداشت (مجربی، «دگرگونی ... »، ص ۳۴).
در ادامه، در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸، گروهی از کمیتۀ ژاندارمری اراک به استعداد ۳۵ تن با یک دستگاه خودرو اتوبوس به فرماندهی عبدالله رحمتی باهدف مقابله و خلعسلاح ضد انقلاب به شهر کامیاران واقع در کرمانشاه گسیل شدند و در مدت ۳۵ روز با دیگر رزمندگان این مأموریت را با موفقیت به انجام رساندند و به اراک بازگشتند (رحمتی، داودآبادی).
در میانه سال ۱۳۵۹، که به سبب کاهش خدمت نظاموظیفه از دو سال به یک سال، ژاندارمری با کمبود سرباز مواجه شده بود؛ بهمنظور جبران آن به استخدام قراردادی شماری از افراد بومی مناطق کردستان و آذربایجان به نام «جوانمرد» اقدام کرد که در مرزها خدمت میکردند (رنجبر، ص ۸۳ و ۸۵) و پیرو آن در اراک، با پیگیری سرگرد اقبالی، ده تن نیز به استخدام هنگ ژاندارمری اراک درآمدند که غلامحسین داود آبادی، غلامعلی کاووسی، شجاعی، عزت ذولفعلی، حسین اکبری و حسن سنجری از آن جمله بودند ( رحمتی، داودآبادی).
با آغاز جنگ تحمیلی (1359-1367 ش) ژاندارمری جمهوری اسلامی همگام با سایر نیروهای مسلّح ایران، افزونبر تقویت و سازماندهی چند گردان رزمی، تشکیل گردانهای غیرسازمانی با ظرفیت عشایر محلی و جوانمردان و تجهیز آنان به سلاحهای سنگین متشکل از کارکنان داوطلب و تشکیل قرارگاههای عملیاتی متعدد در مناطق عملیاتی خرمشهر، سوسنگرد، آبادان و دیگر جایها و هماهنگ کردن همۀ نیروهای پایور و وظیفۀ نواحی، در جنگ حضور فعال و چشمگیر داشت (مجربی، «دگرگونی»، ص ۴۰)؛ و افزونبر آن، انتظامات شهرهای بمبارانشده و نیز امنیت راههای خروجی و حفاظت از اموال مردم و جز آن را با مشارکت نیروهای کمیتۀ انقلاب اسلامی، بسیج و شهربانی بر عهده داشت (هاشمی و رنجبر آذربایجان، ص ۱۵۳) همکاری این کمیته با گروهان ژاندارمری تا اوایل سال ۱۳۶۲ ادامه داشت (همانجا).
بنا به تصمیم فرماندهی کل ژاندارمری، حضور هر یک از کارکنان دستکم به مدت یک سال در مناطق عملیاتی آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان ضروری بود؛ بدینترتیب، کارکنان گروهان ژاندارمری اراک نیز تابع مقررات بودند (حرآبادی، ویسمهای). برخی نیز بهطورداوطلبانه به مناطقی جنگی گسیل میشدند. در نظاموظیفه نیز بخشی به نام کفالت خانوادۀ شهدا فعال بود و تأمین سربازان درخواستی نیروهای را هم به عهده داشت (کاوه، خرمینژاد).
همکاری با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش جمهوری اسلامی و جهاد سازندگی در پلیسراه برای انتقال محمولههای نظامی درخواستی از وظایف دیگر ژاندارمری بود (رضایی؛ ملول، بش).
در جریان جنگ تحمیلی، مرکز آموزش مستقل مالک اشتر یکی از واحدهای آموزشی ژاندارمری کشور بود که نخست در شهرستان خرمآباد (در استان لرستان)؛ و سپس، به صلاحدید فرماندهی کل ژاندارمری در ۱۳۶۲ ش با امکانات موجود به شهرستان اراک* منتقل و در ابتدای جادۀ خمین به مساحت ۱۲۰هکتار جانمایی شد. در ادامه، یکصد هکتار آن با سیم خاردار محصور و به مرکز آموزشی و باقی آن به میدان رزمایش شبانه و تمرین تیراندازی (میدان تیر) اختصاص یافت و در ۱۳۶۴ ش به بهرهبرداری رسید (حرآبادی، صالحی).
آموزش نیروهای وظیفه برای اعزام به مناطق عملیاتی ژاندارمری؛ آموزش مقطع درجهداری؛ راهاندازی گروه موزیک؛ ساخت منازل سازمانی کارکنان؛ استقرار سه قبضه توپ هوایی در اطراف آن مرکز و ساخت بهداری از فعالیتها و اقدامات این پادگان بود. حبیبالله اسفندیاری نخستین سرپرست آن و سرهنگ دوم حبیب قربانی نخستین فرمانده آن بودند که از ستاد ژاندارمری به آن مرکز منتقل شد (اسفندیاری، ویسمهای)؛ افزونبر آن، رکن ۱ در مرکز ژاندارمری که متشکل از گردانهای رزمی مجهز به سلاحهای نیمهسنگین بود در مناطق جنگی جنوبی و غربی کشور و نیز، پایگاههای امنیت فعالیت داشتند (حرآبادی، ویسمهای).
در ۱۳۶۸ ش، هنگ مستقل استان مرکزی در شهر اراک با کوشش استاندار وقت استان مرکزی، سید حمید طهایی (1365 - 1368) و موافقت فرمانده کل ژاندارمری تأسیس شد و ساختار سازمانی آن تابع مرکز و متشکل از فرمانده هنگ، جانشین، حفاظت و عقیدتی و سیاسی بود (مشهدی)؛ بدینترتیب، با استقرار آن در ساختمان نیمهکارهای در دو طبقه، در جادۀ خمین، نزدیک به پادگان مالک اشتر، سرهنگ حسین قیصری از مرکز به سِمت فرماندهی آن منصوب و در ادامه، با استقرار این هنگ مستقل، تمام شهرستانهای تابعه استان دارای گروهان ژاندارمری شد (همو).
این هنگ دارای چهار رکن بود از جمله: رکن ۱: پرسنلی رسیدگی به جرم امنیتی؛ رکن ۲: پرسنلی رسیدگی به تخلفات عادی؛ رکن ۳: آموزش؛ و رکن ۴: پشتیبانی، قرارگاه (حفاظت فیزیکی اطراف ستاد یا هنگ) و پست مهندسی (همو). نظارت بر عملکرد گروهانها، تأمین مواد درخواستی آنها، برقراری ارتباط بین گروهانها، پرداخت حقوق پرسنل، تعیین فرمانده گروهان نظارت بر مصرف مواد ناریه در معادن، تأمین امنیت جادهها در سفر مقامات کشوری، شرکت در شورای تأمین استان از جمله وظایف ستاد هنگ بود (همو).
فرماندهان گروهان ژاندارمری اراک از ابتدای ۱۳۵۰ ش تا ۱۳۷۰ ش پس از ادغام با کمیته و شهربانی عبارت بودند از: سروان کاظم محبی، ستوان یکم علیاصغر ناصحیپور، سرگرد علی اقبالی، سرگرد غفاری، ستوان یکم اکبر نجفی، سرگرد محمد شفاهی و سرگرد احمد مشهدی (کاوه، خرمینژاد).
در ۲۷ تیر ۱۳۶۹، مجلس شورای اسلامی طرح ادغام ژاندارمری، شهربانی وکمیتۀ انقلاب اسلامی را به تصویب رساند و در ۲ مرداد ۱۳۶۹ به تأیید شورای نگهبان رسید؛ بدینترتیب، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی (ناجا) در فروردین ۱۳۷۰ تشکیل شد و در استان مرکزی نیز، با ادغام (کمیته، شهربانی، ژاندارمری) نیروی انتظامی استان مرکزی تشکیل و تیمسار جعفر قجرزاده به فرماندهی آن انتخاب شد(حرآبادی، ویسمهای).
اطلاعاتی از نحوه و میزان کمکهای ژاندارمری و کارکنانش به جبهههای نبرد در دسترس نیست. در طول جنگ تحمیلی، ۱۲۷ تن از کارکنان ژاندارمری به شهادت رسیدند و ۲۴ تن از آنان آزاده و ۱۸۲ تن جانباز شدهاند همو).
مآخذ: اسفندیاری، عبدالرضا (سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی)، مصاحبه با علی امیدی، ۳ خرداد ۱۴۰۲؛ افسر، پرویز، تاریخ ژاندارمری ایران، قم: بینا، ۱۳۳۲ ش؛ بسطامی، رضا، «ژاندارمری دولتی ایران»، زمانه، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۵ ش، شم ۵۲؛ حُرآبادی، عباس (سرهنگ بازنشستۀ نیروی انتظامی)، مصاحبه با علی امیدی، ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲؛ خرّمینژاد، محمدرحیم (سرگرد بازنشستۀ نیروی انتظامی)، مصاحبه با همو، ۵ تیر ۱۴۰۲؛ خزایی، یعقوب، «ژاندارمری» (بارگذاری: ۱۳۹۶ ش)، دانشنامه جهان اسلام، <www.rch.ac.ir> (دسترسی: ۱۳ تیر ۱۴۰۳)؛ داودآبادی، غلامحسین (بازنشستۀ نیروی انتظامی)، مصاحبه با علی امیدی، ۵ تیر ۱۴۰۲؛ دهگان، ابراهیم، تاریخ اراک جلد ۲، تهران: زرین و سیمین،۱۳۹۳ ش؛ «رجال - مردان و زنان نامدار ایران: مردی با ریاستهای کوتاه مدت» (بارگذاری: ۲ آذر ۱۳۹۰)؛ پایگاه خبری دنیای اقتصاد < <www.donya-e-eqtesad.com(دسترسی: ۱۳ تیر ۱۴۰۴)؛ رحمتی، عبدالله (فرمانده کمیتۀ انقلاب اسلامی ژاندارمری اراک)، مصاحبه با علی امیدی، ۸ خرداد ۱۴۰۲؛ رضایی، حسین (سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی)، مصاحبه با همو، ۲۲ خرداد ۱۴۰۲؛ رنجبر، سیفالله، نیروهای انتظامی و جنگ، تهران: اسلامی، ۱۳۸۶ ش؛ شمشیربندی، ولیالله، «مدرسۀ صمصامی اراک نخستین مدرسۀ نوین در ایران»، روزنامۀ ایران، ۱۷ آبان ۱۳۹۶، شم ۶۶۳۹؛ صالحی، مهدی (سرهنگ بازنشستۀ نیروی انتظامی)، مصاحبه با علی امیدی، ۵ تیر ۱۴۰۲؛ قهقایی نظامآبادی، علیاکبر (از سربازان دهۀ ۱۳۶۰ ش ژاندارمری، بازنشستۀ شرکت آونگان اراک)، مصاحبه با همو، ۲۹ خرداد ۱۴۰۲؛ کاوه، هوشنگ (سرهنگ بازنشستۀ نیروی انتظامی)، مصاحبه با همو، ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲؛ کاووسی، غلامعلی (بازنشستۀ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، مصاحبه با همو، ۴ تیر ۱۴۰۲؛ گودرزی، آیت و محمد جهانتاب، نقش و عملکرد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در ۸ سال دفاع مقدس، تهران: سازمان امور موزهها و یادمانهای دفاع مقدس. ۱۳۹۶ ش؛ مجربی، حسن، «دگرگونیهای ساختار رزمی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در جنگ با عراق (1359 تا ۱۳۶۷ ش)، فصلنامه مطالعات تاریخ انتظانی، ۱۴۰۱ش، شم ۳۵؛ مجربی، حسن و مرتضی مرادخانی، «چگونگی شکلگیری نیروی زاندارمری در ایران (1329 ق)، تهران: فصلنامه علمی مطالعات تاریخ انتظامی، ۱۴۰۳ ش، شم ۴۰؛ روزشمار وقایع تروریستی در ایران سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ ش، به کوشش معاونت پژوهش بنیاد هابیلیان (خانوادۀ شهدای ترور کشور)، تهران: شرکت تعاونی کارآفرینان فرهنگ و هنر، ۱۳۹۴ ش، شم۵۴؛ ملول، پرویز (سرهنگ بازنشستۀ نیروی انتظامی)، مصاحبه با علی امیدی، ۲۰ خرداد ۱۴۰۲؛ نیکفام، یوسف، «بررسی یک پروندۀ تاریخی در اراک / جنگ ماژور با لرها» (بارگذاری: ۲۴ خرداد ۱۳۹۵)، روزنامۀ وقایع استان <www.vaghayeostan.ir> (دسترسی: ۱۴ تیر ۱۴۰۴)؛ هاشمی، علی و مهدی رنجبر آذربایجان، تاریخ شفاهی کمیتههای انقلاب اسلامی، تهران: ۱۳۸۷ ش؛ ویسمهای، مصطفی (سرهنگ بازنشستۀ نیروی انتظامی)، مصاحبه با علی امیدی، ۷ خرداد ۱۴۰۲.
/آرزو حیدری، علی امیدی/